سواستفاده از نام فرماندار برای شام تبلیغاتی

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی سپیده نیوز ، از ظهر دیروز پیامی دست به دست می شود که در آن دعوت به یک مراسم شام با حضور فرماندار اسلامشهر شده است. زیر آن را کسی امضا کرده که نامش به تنها یک قطار حاشیه و حرف و حدیث است. اما عنوان امضایش از همه چیز خنده دار تر است. او خودش را رئیس خودخوانده «مجمع جبهه اصلاح طلبان» معرفی کرده است. در این زمینه چند نکته قابل توجه وجود دارد که با هم مرور می کنیم:

اول این که تاجایی که ما خبر داریم راه اندازی «جبهه اصلاح طلبان» در هر شهرستان یک پروتکل مشخص دارد. یعنی باید نمایندگان حداقل هفت حزب به اضافه یک سوم این تعداد هم افراد حقیقی انتخابات برگزار کنند تا این جبهه در شهرستان شکل بگیرد. آقای نصرت آبادی کی و کجا این انتخابات را برگزار کرده که کسی یادش نیست؟ این ریاست خودخوانده را بعد از کدام رای گیری و بین کدام احزاب و افراد حقیقی کسب کرده؟ نکند آن شام هایی که با افراد خاص و مریدان و نوچه ها خورده اند را به حساب انتخابات می گذارند؟

آخرین باری که چنین جبهه ای شکل گرفت_ که ایرادات شکلی هم بسیار داشت_ همان سال 92 بود که همین آقای نصرت آبادی بعدها با حذف آنهایی که رای آورده بودند و دلش با آنها نبود بازی را خراب کرد و آخر سر هم وقتی برنامه های اقتصادی اش روی ریل افتاد، کنار کشید و در بغل فرماندار دوم دولت روحانی رفت و بازی را خراب کرد. اصلا اگر فرض محال باور کنیم چنین تشکیلاتی هنوز هست،‌ایشان که چند روز پیش طی پیامی از این سمت خود خوانده استعفا داده بود!  چه شد دنده عقب گرفت؟ پشیمان شد یا مجمع خیالی اصلاح طلبان استعفایش را نپذیرفت؟!حداقل دفاع ایشان می تواند این باشد که اعلام کند چه کسی و چه زمانی ایشان را کی رو رئیس تشکیلات اصلاح طلبان کرده و ابلاغ یا صورتجلسه این انتخاب را رو کنند.

دوم؛ نصرت آبادی بعد از همان سال 92 غرق در کارهای اقتصادی شد. اول تعاونی نوین اسکان را با یک عالمه آدم بلاتکلیف رو هوا گذاشت، نمایندگی انحصاری سایپا را شش دانگ خرید، بعد تعاونی توسعه عمران را راه اندازی کرد که هنوز با وجود صدها آدم گرفتار حتی یک پروژه بزرگ به ثمر رسیده نهایی ندارد! ماجرای شهرکفش هم که بگذریم… حالا ایشان با چنین سابقه اقتصادی مشعشعی برای کدام کار اقتصادی جدید طراحی کرده که این طرفداران بی خبرش نمی دانند خدا عالم است ؟

سوم؛ نصرت آبادی درباره وضعیت و جایگاه خودش کاملا آگاه است. همین که یادش بیاوریم وقتی لیست می بست و در اوج قدرت بود در انتخابات یازدهم شد ممکن تلنگر بخورد. یا این که یادش بیاوریم کاندیدای محبوبش که با شاخه گل در شهر چرخاند چندم شد! یا این که از ترس واکنش مردم، ستاد انتخاباتی پزشکیان ترسید نام او را در کنار ستاد اسلامشهر بیاورد و او هم آگاهانه خودش را کنار کشید و به یک حکم تشریفاتی بسنده کرد برای روز مبادا… او می‌داند نامش چقدر یک تشکیلات و دولت را تخریب می‌کند…

چهارم؛ این که مکان جلسه در تالار پذیرایی هم سلولی قدیمی او در پرونده شناسنامه ها و پدر یک عضو کنونی شورا و مدعی انتخابات دوره بعد است نمی تواند تصادفی باشد. تجربه نشان می دهد نصرت آبادی برای چنین چیزهایی خرج نمی کند. بعید نیست همان عضو شورا یا پدرش که رویای بزرگتر شهرستان بودن را دارد، مادرخرج چنین نمایش خنده داری شده باشند. نصرت آبادی احتمالا طبق رسم همیشه مشغول سرمایه گذازی برای انتخابات بعد است. تا کی قرار است لیست انتخاباتی درست کردن یک منبع ویژه برای آدمهای باشد؟ تا کی قرار است آدمها به امید رفتن توی لیست خیالی و شکست خورده نصرت آبادی هزینه کنند؟ ما که تعجب نمی‌کنیم. چون به استقبال انتخابات رفتن برای نصرت آبادی و طرفدارانش حتما جالب خواهد بود. روش تکراری با آدمهای جدید!

پنجم؛ موضوع آخر اما درباره فرماندار است. نکته و سوال مهم این است که اصلا فرماندار در جریان چنین دعوت و تبلیغاتی با نام خودش هست؟ آیا آقای فرماندار به صحت و درستی عناوین این جلسه توجه کرده اند؟ آیا ایشان هرجایی دعوت بشوند و شام بدهند تشریف می برند؟ فردا یک آدم معلوم الحال دیگر یک تشکیلات مشابه راه بیاندازد و یک آدم همین مدلی خودش را رئیس خودخوانده آن کند و بعد آقای فرماندار را به عنوان نماینده عالی دولت دعوت بکند ایشان تشریف می برند؟

و اما بعد؛ نصرت آبادی بعد از اینهمه ویرانی که از خود به جا گذاشته، پراکندگی که بین جوانان و ظرفیت‌های ارزشمند منطقه رقم زده و پروژه های اقتصادی نیمه کاره و پرحرف و حدیث که صدها آدم بلاتکلیف داغدار آنها هستند، حالا اصلا صلاحیت مداخله در مسایل سیاسی را ندارد. طرفداران معدودش حتما دلیلی دارند که به امیدی دامن او را رها نمی کنند اما فرماندار باید مراقب باشد که این نام بردن ها می تواند برای او و دولت هزینه بتراشد.