کد خبر : 17660
تاریخ انتشار : جمعه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۶:۴۷

داستان یک شایعه و مطلب کوتاهی که باعث سوء برداشت شد/اطلاع رسانی دقیق و درست مانع از بروز شایعه

داستان یک شایعه و مطلب کوتاهی که باعث سوء برداشت شد/اطلاع رسانی دقیق و درست مانع از بروز شایعه

به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی سپیده نیوز:دو روز پیش یک شهروند این پیامی را که در تیتر می‌بینید برایمان فرستاد و درباره شایعه یا واقعیت بودن موضوع سوال کرد. خب جواب که روشن است اما از آنجایی که در این دو سه روز از چند نفر دیگر هم جسته و گریخته چیزهایی شبیه این شنیده

به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی سپیده نیوز:دو روز پیش یک شهروند این پیامی را که در تیتر می‌بینید برایمان فرستاد و درباره شایعه یا واقعیت بودن موضوع سوال کرد. خب جواب که روشن است اما از آنجایی که در این دو سه روز از چند نفر دیگر هم جسته و گریخته چیزهایی شبیه این شنیده بودم این نکته علمی را برایم زنده کرد که «هر جا واقعیت و خبرهای درست خاموش شود؛ اول بیداری شایعه است».

اما مشکل کجاست؟
قوانین حقوقی کشور ما جزئیات بسیار پیچیده ای دارد که گاه آنقدر به حقوق اشخاص دقت کرده که حتی یک مجرم نشان‌دار را هم مراقبت می کند تا حقی از او ضایع نشود. مثلا پرونده درگیری پرسر و صدایی که در خیابان فرمانداری اسلامشهر رخ داد با دستگیری چندین متهم اصلی این موضوع وارد مرحله رسیدگی قضایی شد.

تا اینجا به واسطه خبری که از اصل رویداد منتشر شده بود اخباری در خصوص دستگیری انتشار یافت اما چون غائله همچنان به خاطر دعوای ریشه دار طرفین ادامه داشت نیازمند اطلاع رسانی مناسب تر و جامع تر بود که هم مانع از بروز شایعه شود، هم اثر تنبیهی داشته باشد و هم کار پیشگیرانه برای آنهایی که گوشه ذهنشان چنین اقداماتی را طراحی می کنند انجام دهد.

اینجاست که هر شهروندی ممکن است انتظار داشته باشد دستگاه قضایی و پلیس با روش هایی هوشمندانه و با کمک گرفتن از رسانه ها به سرعت با اطلاع رسانی مناسب نسبت به جمع شدن ماجرا از افکار عمومی اقدام کنند اما در کنار دیدگاه ها و نگرش های خودمحدودکننده، موانعی هم از منظر قانون و عرف وجود دارد.

مهمترین مانع این است که قانون اجازه نمی دهد جزئیات پرونده ای که در حال رسیدگی است افشا شود. چه طرفین آن آدمهای عادی باشند،‌چه دعوای حقوقی معمولی یا حتی یک مساله جنایی باشد یا هرچیز دیگری که امکان دارد مطرح شود.

چه باید کرد؟
دقیقا همانجا که قانون با تمام سختی ها و غیرقابل انعطاف بودن هایش سکوت می کند، هنر «روابط عمومی » و «ارتباطات» می تواند کارش را آغاز کند. همانجا که با هنر خبررسانی و تکنیک های مدیریت افکار عمومی، لازم است هم از یک سو واقعیت ها را منعکس کرد و از سوی دیگر سد محکمی در برابر تولید و انتشار شایعه قرار داد.

همکاری درست و دقیق با رسانه ها و برخورداری از روابط عمومی قوی و واحدهای اطلاع رسانی در حوزه های حساسی همچون پلیس و دستگاه قضایی و حتی دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی – با در نظر گرفتن محدودیت های قانونی که منبعث از مسایل اخلاقی و حقوق شهروندی و حقوق عمومی است- می تواند کاری کند که دو انتظار مد نظر بالا یعنی «اطلاع رسانی درست» و « پیشگیری و کنترل شایعه» خیلی ساده و بی هزینه محقق شود.

ما چه می کنیم؟
متاسفانه آنقدر حساسیت روی رسانه ها به ویژه رسانه های مستقل زیاد شده که امکان دارد آنها را بالاخره به سمت مسیر دشوار «انسداد خبری» بکشد.. این شاید برداشت غلطی باشد اما نگارنده این سطور با تجربه ای بیش از ربع قرن در این حوزه چنین برداشت می کند که احتمالا مراجع قانونی فقط رسانه ای را قبول دارند که اصلا حرف نزدن یا در بدترین شرایط خیلی کمتر حرف بزند. صبح بگوید هوا خوب است،‌ظهر بگوید چقدر گرم است و شب هم شب به خیر بگوید و با آروزی شبی آرام کارش را تعطیل کند. هرچه غیراز این باشد حتما اصطلاکی در آن یافت می شود و دلیلی برای برخورد کشف خواهد شد. نهایتا هم بخشی از دستاوردهای چنین رویکردی را در کف میدان می بینیم. فضایی که مملو از رسانه های زرد، بی هویت و تجاری از یک سو و رسانه های رسمی پژمرده، خسته، بی روح و رو به موت از سوی دیگر شده است.

ظاهرا با همین مدل در پیش گرفته شده طی این سالها، به موازات فضای مناسبی که برای رسانه های فاقد مجوز و بی محتوا فراهم شده، در مقابل، برخورد با رسانه های قانونی هم ساده تر شده است. مرجع قضایی با یک خط خبر یا یک یادداشت یا گزارش کوتاه و ساده می تواند صاحب رسانه را در مسیر رسیدگی و برخورد قضایی قرار دهد. این مسیر می تواند هم برای دستگاه قضایی و هم برای رسانه توان‌فرسا ؛ وقت گیر و بسیار پرچالش باشد. طبیعت رسیدگی قضایی سخت و زمان بر است. اینجا پای حداقل یک ضابط قضایی هم وسط می آید. فضا برای اظهار نظر ها هم باز می شود. همینطور این دایره تنگ تر و تنگ تر می شود.

 

مثال آن را همین حالا در همین زمینه ما مشاهده می کنیم. ساعت 22 و 40 دقیقه شب مطلب در سایت و بعد در شبکه رسمی رسانه در فضای مجازی انتشار یافته و ساعت 9 صبح نه تنها پرونده برایش تشکیل شده بلکه احضار تلفنی هم انجام گرفته است! این سرعت عمل برای یک مطلب ساده که آمارها می گوید هنوز 500 نفر هم آن را ندیده اند و فقط هدف آن توجه دادن به بروز شایعات بوده نشان دهنده همان نگرش نهادهای قانونی به رسانه هاست. طبیعی است یک خبرنگار یا مدیر بی پشت و پناه رسانه در برابر دستگاه قدرتمند قضایی و امنیتی و انتظامی چیزی برای دفاع ندارد . هرچه بگوید در نهایت چیزی را عوض نخواهد کرد.

تجربه ربع قرن فعالیت مداوم بنده در این حوزه نشان می دهد که در اثر همین چرخه ی سخت و پراصطلاک، کمی جلوتر، یا به طور کامل رسانه های مستقل از دایره اطلاع رسانی و روشنگری خارج می شوند و رسانه های زرد و بی هویت عرصه را کاملا به دست می گیرند و یا اینکه ترجیح می دهند بروند دنبال فعالیت های زرد و تجاری که اتفاقا هیچ کس هم با آن مساله ای ندارد. نه اینکه رسانه های مستقل چنین چیزی را بخواهند،‌بلکه به خاطر طبیعت این جریان احتمالا چنین نتایجی حاصل می شود. اوضاع تلخ این روزهای رسانه های کشور عزیز ما،‌تا میزان چشمگیری محصول همین شرایط است. در هیچ جای تاریخ این کشور شاهد چنین فضایی نبوده ایم. امید می رود این فضا همینجا قیچی شود و کشور عزیز ما وارد عصر طلایی اطلاع رسانی نوین شود.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.